انزوا، سکانس مشترک بازیگران خارج نشین
در دو، سه سال گذشته، برخی چهرههای هنری از کشور خارج شدند. اما اغلب آنها پس از گذشت مدتی یا بهقول خودشان، وقتی که سرد شدند، دیدند که انزوا، سکانسی مشترک در زندگی جدیدشان شده است.
به گزارش پایگاه خبری «آوای محمودآباد» به نقل از خبرگزاری فارس ـ هنر و رسانه: پرستو صالحی، بازیگری که سالها در تلویزیون ایران حضور داشت و با نقشهایش در ذهن بسیاری از مخاطبان ماندگار شد، حالا در نقطهای متفاوت از گذشتهاش ایستاده است. او نیز از جمله چهرههایی بود که در جریان اتفاقات سال ۱۴۰۱ کشور را ترک کرد.در این مدت، نه حمایت قابلتوجهی از سوی جریانهای مخالف نظام دریافت کرد و نه وضعیت مالیاش ثبات داشت. فشارهای فضای مجازی و بیتوجهیهایی که با آن روبهرو شد، او را تا مرز تصمیم به بازگشت به ایران پیش برد.دست به هرکاری زدن برای دیده شدنبعد از مهاجرت، مسیر زندگیاش بهطور کامل تغییر کرد؛ نه فقط از نظر موقعیت جغرافیایی، بلکه از منظر حرفهای هم وارد فاز تازهای شد. دیگر خبری از بازی در سریالها و فیلمهای داخلی و حتی خارجی نبود. حالا او در یوتیوب و فضای مجازی دیده میشود، جایی که تلاش کرده با ساخت برنامههایی مثل «عشق ابدی» دوباره خود را مطرح کند یا دستکم گذران زندگی کند.امین حسام، فعال فرهنگی و برنامهساز، درباره برنامهای که این بازیگر اجرای آن را برعهده دارد، در صفحه مجازی خود نوشته: «برنامه عشق ابدی با الگوبرداری از نمونههای غربی، تصویری سطحی و نمایشی از عشق و ازدواج ارائه میدهد که نهتنها با فرهنگ اسلامی-ایرانی سازگار نیست، بلکه حریم اخلاقی مخاطبان را نیز نادیده میگیرد. این برنامه عشق را به یک رقابت سرگرمکننده تقلیل داده و مفاهیم عمیق را قربانی جذابیت بصری و وایرال شدن کرده است. در حالی که حتی در غرب هم نسبت به این فرمتها انتقادهای جدی مطرح شده، بازتولید آن در فضای فارسیزبان جای تأمل دارد.»

در میان همه این اتفاقات، شاید نکته مهمتر، خود پرستو صالحی باشد؛ کسی که زمانی در ایران جایگاه مشخصی در بازیگری داشت، اما حالا در فضای تازهای بهدنبال راهی برای ادامه حضورش در دنیای رسانه است. او چندبار نیز بهطور تلویحی از مهاجرتش ابراز پشیمانی کرده؛ نشانهای از کشمکش درونی میان آنچه پشت سر گذاشته و آنچه اکنون پیش رو دارد.تجربه مشترکالبته این تجربه فقط محدود به او نیست. بسیاری از بازیگرانی که پس از سال ۱۴۰۱ یا حتی پیش از آن کشور را ترک کردند، امروز در سخنانشان به نوعی از تصمیم خود ابراز نارضایتی میکنند. حمید فرخنژاد، که پیشتر در ایران از موقعیت و دستمزد خوبی برخوردار بود، اخیراً در برنامهای در شبکه منوتو گفت: «در ایران صاحب موقعیت و پول بودم اما متأسفانه خارج از کشور آنچه که فکر میکردم نشد؛ آخرش من ماندم و موبایلم؛ خیلی سختی کشیدم!» او اکنون گاهی در تبلیغات رستورانهای کوچک در آمریکا ظاهر میشود.ارژنگ امیرفضلی نیز که با تصمیم شخصی از ایران مهاجرت کرد، در یکی از مصاحبههای اخیر خود صراحتاً گفت: «اولین جایی که برم نفسسی بکشم، برمیگردم ایران.» این گفتهها بازتابی از واقعیتی هستند که بسیاری از مهاجران شناختهشده با آن روبهرو شدهاند: فاصلهای که میان تصویر ذهنی از مهاجرت و واقعیت آن وجود دارد.
داغبودیم!حتی ریحانه پارسا، مهناز افشار و اشکان خطیبی هم در ویدیوهایی از رفتن اعلام پشیمانی کردند طوری که مهناز افشار در گفت و گویی میگوید که تا «چند وقت اول داغ بودم و نمیفهمیدم»
نصیریان: زندگی خارج از کشور توهین آمیز استعلی نصیریان، بازیگر برجسته و پیشکسوت سینما و تلویزیون، نیز از جمله چهرههایی است که تجربه مهاجرت را داشته اما در نهایت تصمیم به بازگشت گرفت. او در بیان دلایل این تصمیم گفته است: «مهاجرت کردم، اما نتوانستم بمانم و برگشتم. برای یک هنرمند، زندگی خارج از کشور خودش، توهینآمیز است؛ من تحملش را نداشتم.» نصیریان حتی اشاره میکند که در برای اجرای یک نمایش ناچار هستی، آخر هفتهها در بقالیها بلیتفروشی کنی و این شرایط را «موهن» توصیف کرده است. سخنان او نیز مؤید این واقعیت است که بسیاری از هنرمندان، علیرغم تصور اولیه، در فضای خارج از کشور با چالشهایی مواجه میشوند.
اینکه چرا برخی چهرههای شناختهشده به سراغ برنامههایی با محتوای ضعیف یا ساختار نمایشی میروند، پاسخی یکبعدی ندارد. گاهی تلاش برای باقیماندن در صحنه است، گاهی تلاشی برای ساختن هویت تازه، و گاهی فقط راهی برای گذران زندگی. در هر صورت، این مسیری است که قضاوت درباره آن شاید بهتر باشد با تأمل و درک شرایط همراه باشد.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0