برخی فیلمسازان ایرانی «کنیزه» جشنوارهها شدهاند
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «بلاغ» به نقل از راه دانا؛ آرش فهیم با اشاره به حواشی جشنوارهٔ کن و حضور ۲ فیلم ایرانی در این جشنواره، عنوان کرد: جشنوارهٔ فیلم کن در ادوار اخیر، برخلاف علاقهٔ بنیانگذاران که آن را رویدادی هنری و غیرسیاسی میدانستند، به رویدادی تبدیل شده که اتفاقاً هنر در اولویت آخر و سیاست در صدر اولویتهای آن قرار گرفته؛ آنهم به شکلی مبتذل و تمسخرآمیز!
وی در این خصوص گفت: جشنوارهٔ کن با اصول آزادی هنری، داوری مستقل و بیطرفی سیاسی راهاندازی شد؛ اما میتوان ادعا کرد که حداقل در ۱۵ سال اخیر، همهٔ این اصول در جشنوارهٔ کن به دو دلیل معکوس شدهاند. نخست، شرایط جهان است که در آن برخی سیاستمداران به تهدیدی برای زندگی عادی شهروندان تبدیل شدهاند و به همین دلیل، هنرمندان جشنوارههای مختلف از جمله کن را به صحنهٔ اعتراض علیه آنان بدل کردهاند. بهعنوان مثال، همهٔ ما دیدیم که رابرت دنیرو در مراسم افتتاحیهٔ کن امسال از فرصت استفاده میکند تا ترامپ را بهعنوان یک تهدید برای جامعهٔ جهانی هدف حمله قرار دهد؛ یا برخی دیگر از فیلمسازانی که برگزاری جشنوارهٔ کن را به فرصتی برای مخالفت با جنایتهای رژیم اشغالگر قدس تبدیل کردند. دلیل دوم نیز به خود متولیان این جشنواره بازمیگردد که برخلاف فلسفهٔ شکلگیری فستیوال کن، در گزینشها و اعطای جوایز، اهداف سیاسی را دنبال میکنند و حتی حاضرند برای این هدف، سینما و هنر را زیر پا بگذارند.
این منتقد سینما تصریح کرد: این رویکرد سیاسی در جشنوارههایی نظیر کن و جایزهٔ اسکار، دربارهٔ سینمای ایران از حد معمول گذشته و جنبهٔ مطلق پیدا کرده است. جشنوارهٔ کن در این سالها به یک آپارتاید علیه سینمای ایران تبدیل شده است. یعنی هیچ سینماگری از ایران حق حضور در کن را ندارد، مگر آنکه در موضعی مطابق سیاستهای جهان غرب نسبت به ایران قرار بگیرد.
وی گفت: من معتقدم که حتی اگر مرحوم کیارستمی امروز در قید حیات بود، نمیتوانست بسیاری از آثارش را در کن نمایش دهد؛ چراکه اغلب فیلمهای کیارستمی موضعی خنثی نسبت به جمهوری اسلامی ایران داشتند. به همین خاطر فقط چند نام محدود و انگشتشمار بهعنوان سینماگر ایرانی در جشنوارهٔ کن حضور مییابند. در نتیجه، بسیاری از سینمادوستانی که سینمای ایران را فقط از طریق جشنوارهها دنبال میکنند، تصور میکنند ظرفیت و توان اصلی سینمای ایران، آثار نهچندان استاندارد فیلمسازانی چون جعفر پناهی، محمد رسولاف و… است.
فهیم با بیان اینکه رویکرد سیاسی جشنوارهٔ کن تأثیری منفی روی برخی فیلمسازان گذاشته، خاطرنشان کرد: جعفر پناهی که روزگاری فیلم «بادبادک سفید» را ساخته که اتفاقاً میتوان آن را فیلمی قابل دفاع دانست، در سالهای اخیر و تحت تأثیر جشنوارههایی نظیر کن، آثاری غیرقابل تماشا خلق کرده است. همچنین سعید روستایی که بعد از دو فیلم پُراِقبال «ابد و یک روز» و «متری شیش و نیم»، تحت تأثیر جشنوارههای خارجی، فیلم «برادران لیلا» را ساخت که موجب نزول و سقوط سطح حرفهای سعید روستایی شد، امسال نیز با فیلم «زن و بچه» در جشنوارهٔ کن حاضر شد که البته مطابق واکنشها و نظرات منتقدانی که آن را تماشا کردهاند، فیلم بسیار ضعیفی است. این تأثیر منفی جوایز جشنوارههایی چون کن است. در واقع، جشنوارهٔ کن باعث هویتزدایی و «کنیزه» شدن فیلمسازان ایرانی میشود.
وی با اشاره به فیلم سینمایی «یک تصادف ساده» گفت: فارغ از اینکه فیلمهای پناهی مجوز میگیرند یا نه، اساساً آثار او را نه میتوان سینمایی دانست و نه دارای هویت ایرانی.
این منتقد سینما، آثار جعفر پناهی را آثاری صرفاً جشنوارهپسند و سیاسی دانست و گفت: جعفر پناهی را میتوان فیلمسازی جشنوارهای دانست؛ فیلمسازی که آثارش در ایران مخاطبی ندارند و صرفاً برای ارسال به جشنوارههای خارجی ساخته میشوند. فیلمهای جعفر پناهی دقیقاً آثاری «کنیزه» هستند که صرفاً به سفارش کن ساخته میشوند و هیچ نسبتی با فرهنگ و هنر و مردم ایران ندارند.
وی با اشاره به اصطلاح «کنیزه شدن»، تصریح کرد: این «کنیزه شدن» در نوع رفتار و صحبتهای امثال جعفر پناهی و سعید روستایی نیز تأثیر گذاشته است. در حالیکه این دورهٔ جشنوارهٔ کن تحت تأثیر اتفاقات خونبار و تراژیک در غزه است و حتی یکی از عوامل فلسطینی فیلمهای حاضر در جشنواره، خانم «فاطمه حسونا»، به شهادت رسیده، متأسفانه کوچکترین اشارهای دربارهٔ این موضوع مهم از سوی سینماگران ایرانی حاضر در جشنواره را شاهد نبودیم.
فهیم با انتقاد از نحوهٔ حضور بازیگران ایرانی در جشنواره عنوان کرد: خانم بازیگر حاضر در کن، بیشتر نقش مدل مو را ایفا کرد تا یک شخصیت فرهنگی و هنری که مسئولیت اجتماعی هم دارد. متأسفانه نوع رفتار و سخنان این سینماگران دربارهٔ ایران، بهشدت کلیشهای و ریاکارانه است و همچون فیلمهایشان، شعاری و با هدف جلب توجه و کسب جایزه است.
وی خاطرنشان کرد: افرادی چون سعید روستایی و جعفر پناهی به کاسب و دلالی شباهت یافتهاند که بیش از خدمت به مردم و جامعه، در پی سود بیشتر با انواع ترفندها و اطوار هستند.
فهیم با انتقاد از تشبیه جعفر پناهی به مرحوم عباس کیارستمی خاطرنشان کرد: یکی از اتفاقات قابلتأمل این جشنواره، تلاش مذبوحانه و طنزآمیز برای شبیهسازی جعفر پناهی به مرحوم عباس کیارستمی است. یعنی همانطور که کیارستمی در دهههای هفتاد و هشتاد، پای ثابت جشنوارهٔ کن و نمایندهٔ مقبول سینمای ایران برای آن جشنواره بود، تلاش میکنند به جعفر پناهی هم چنین جایگاهی بدهند. جشنوارهٔ کن روزگاری تلاش میکرد سینمای کیارستمی را بهعنوان الگو به فیلمسازان جوان ایرانی معرفی کند و امروز هم در تلاش است تا کارهای جعفر پناهی را به سینماگران نوخاسته دیکته کند. با این تفاوت که کیارستمی صاحب سبک و مؤلف بود، اما جعفر پناهی فاقد سبک و سیاق مشخصی است.
وی ادامه داد: هرچند که اغلب فیلمهای مرحوم کیارستمی با سلیقهٔ من و برخی دیگر از سینمادوستان در ایران فاصله داشته است، اما بههرحال، آثار وی دارای سبک و جهانبینی خاص و منحصربهفردی بود که امضای کیارستمی را به همراه داشت. اما دربارهٔ جعفر پناهی، حتی بهسختی میتوان آثار او را در حیطهٔ سینما قرار داد، چه رسد به اینکه بخواهیم او را دارای سبک خاص و لایق جایزهٔ نخل طلا بدانیم! جالب این است که پناهی امسال با عینک دودی در برنامههای جشنوارهٔ کن حضور مییافت تا ایدهٔ خلق بدل کیارستمی در این جشنواره، تثبیت شود.
وی حضور عوامل این فیلمها با ظاهر نامتعارف و بهنوعی خارج از قوانین جمهوری اسلامی در فرش قرمز جشنوارهٔ کن را «مکگافین» دانست و گفت: مکگافین، یکی از ترفندهای خاص هیچکاک در فیلمهایش بود؛ به این ترتیب که یک موضوع یا ماجرای بهظاهر مهم را در فیلم برجسته میکرد اما در نهایت معلوم میشد که موضوع هیچ اهمیتی نداشته است. ظاهرسازیهای برخی از عوامل فیلمها در جشنوارهٔ کن نیز دقیقاً همین کارکرد را دارد. بهعنوان مثال، توجه کنید رسانههای معاند از جمله بیبیسی فارسی و صدای آمریکا هیچ اشارهای به اعتراضات ضداسرائیلی در کن نمیکنند، اما مدل لباس یا نوع حجاب یا آرایش بازیگران ایرانی را بهعنوان خبر مهم بازتاب میدهند! در واقع، افرادی که با ظاهر نامتعارف در جشنوارهٔ کن حاضر شدند، آلت دست مدیران جشنوارهٔ کن شدهاند تا از این طریق، اخبار زرد و بیاهمیت برجسته شده و اتفاقات مغایر با منافع جشنوارهٔ کن، کمتر دیده و شنیده شود.
وی با اشاره به سخنان سیاسی سعید روستایی، کارگردان فیلم «زن و بچه» در جشنوارهٔ کن، بیان کرد: این صحبتها هیچ ربطی به سینما و کارکرد یک اثر هنری ندارد و نوعی پشتکوارو زدن برای دیدهشدن و التماس برای کسب جایزه از جشنوارهٔ کن است.
فهیم با اشاره به عملکرد ضعیف سعید روستایی در دو اثر پایانی خود عنوان کرد: ۲ اثر آخر سعید روستایی، یعنی فیلم «برادران لیلا» علیرغم حضور چهرهها و ستارههای سینما، محصولی ضعیف و سخیف از کار درآمد و حتی فیلم «زن و بچه» نیز نتوانست آن شکست را جبران کند. به همین خاطر، روستایی به شعارپراکنی و بدگویی علیه وطن خود روی آورده تا از این طریق، ضعف و ناتوانی در ساخت فیلم خوب را جبران کند. عمیقاً آرزو میکنم که سعید روستایی به سینما برگردد و بهجای شعار دادن، با هنر و فیلمسازی توجهات را به خود جلب کند.
انتهای خبر/
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0