تا آخرین نفس در راه اسلام بکوشید

شهيد «غلام­رضا عمادی» در وصیت‌نامه خود می‌گوید: این مردم جوانانی را از دست دادند که خود بهترین جوانان بودند و هدفشان حفظ و برقراری اسلام و قرآن است، پس شما مردم مدیون خون شهدا هستید و وظیفه شما در مقابل این خون‌های پاک، بندگی، فدا و عمل به اسلام و حفظ وجهه اسلامی انقلاب است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «بلاغ» شهيد «غلام­رضا عمادی» در چهارمين روز مرداد ۱۳۴۲ چشم به راه آمدن سوّمين ثمره زندگي­شان بودند که نامش را «غلام­رضا» نهادند.

پدر، كارمند راه­‌آهن بود و مادر، خانه‌­دار؛ غلام­رضا كه پرورش­‌يافته يک تربيت دينی بود، از همان اَوان خردسالی، به قرآن، اين كتاب روشنگر الهی روی آورد و تحت تأثير آموزه‌­های آن رشد كرد.

این شهید بزرگوار در ۲۸ آذر ۱۳۶۲، طی عمليات پاكسازی در سَقّز، شربت شهادت را نوشيد و سپس با بدرقه همسرش «رقيه رضايی» و ديگر اهالی قهرمان‌پرور پل­‌سفيد، در گلستان شهدای اين شهر به خاک آرميد.

«ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه.»

«خداوند جان و مال مؤمنین را که در راه او جهاد می کنند به بهای بهشت می خرند.»

سخنی با امت شهید پرور:

خداوندا تو گواهی که هدف ما در این جنگ اعتلای کلمه حق و سرنگونی ستمگران است این مردم جوانانی را از دست دادند که خود بهترین جوانان بودند و هدفشان حفظ و برقراری اسلام و قرآن است پس شما مردم مدیون خون شهدا هستید و وظیفه شما در مقابل این خون های پاک، بندگی، فدا و عمل به اسلام و حفظ وجهه اسلامی انقلاب است. امام امت را که نائب و حجت خداست اطاعت کنید و خود را لایق این رهبری سازید. من این راه را با آگاهی کامل انتخاب نمودم و از امت حزب الله می خواهم که همچو مردم کوفه نباشند و امام را تنها نگذارند.

چون هدف خداست متکی به خدا باشید به ریسمان الهی چنگ بزنید و انسجام و وحدت و شعور انقلابی را با تکیه و رهنمود از ولایت فقیه حفظ کنید که این انقلاب از خون پاکان بیمه شده است و اگر سعادت شهادت نصیب شد مرا به عنوان یک پاسدار اسلام تشییع کنید.

اما پدر و مادر عزیزم: شما هم در بوته آزمایش الهی هستید. حالا نوبت رسیده که چگنه امانت خدا را باز می گردانید. آیا از پس دادن فرزندتان به هستی مطلق، کراهت، به خرج می دهید یا همچون یک امانتداری به عهد خود وفا می کنید و اخلاص می ورزید. من که خدا را انتخاب کرده ام و بالاترین سرمایه ام را برای او فدا می کنم. انشاءالله.

پدر و مادر و خواهران و برادران عزیزم: من در جنگی رفته ام که اگر جسدم را ندیدید، دلگیر نباشید ما سوی خدا خواهیم رفت و اما شمائید در این آزمایش، که چگونه به صبر و استقامت آراسته می گردید. از اینکه نتوانستم فرزند و برادری شایسته در طول این مدت کوتاه زندگی ام برای شما باشم، در پیشگاه خداوند متعال شرمسار و از شما استدعا دارم که مرا در پیشگاه خدای متعال عفو و حلال نمائید.

پدر و مادر زن و خواهران زن و برادران گرامیم: برایم از خداوند منان در رابطه با گناهانم حلالیت بطلبید و مرا ببخشید از اینکه فرزندی شایسته و برادر نمونه برای شما نبودم.

و اما همسر عزیزم: خوشحال باش و بدان من به راهی قدم برداشتم که ائمه اطهار و امامان معصوم، ما بخاطرش جان خود را فدا نمودند و از شما می خواهم در عزایم گریه نکنید بلکه گریه تان برای سرور شهیدان و سالار مظلومان حسین بن علی (ع) باشد و تبلور و نمونه تجسمی از همسری نمونه همچون همسران دیگر باش تا برای همگان الگویی از آزادی و شرافت، کرامت، فضیلت، انسانیت و تقوا باشی. انشاءالله.

در آخر از تمام فامیل‌ها و دوستان حزب‌الله می‌خواهم که اگر بدی از بنده حقیر دیده‌اید مرا ببخشید؛ دعایمان امام و پیروزی رزمندگان از یاد نرود.

انتهای خبر/