تنها دوست دوران کودکی رضا پهلوی فقط یک سگ بود

در شهریور سال ۱۳‌۵۷، یک نشریه خارجی گزارش داده بود که رضا پهلوی به‌عنوان ثروتمندترین کودک جهان، فقط یک دوست دارد که آن هم حیوان خانگی‌اش بوده است. بررسی شخصیت رضا پهلوی از کودکی تا بزرگسالی، نشان می‌دهد که وی فردی منزوی با روحیه‌ای ضعیف است.

عملکرد رضا پهلوی در این سال‌ها، همواره با واکنش‌های زیادی مواجه بوده است. بسیاری از کارشناسان و فعالان رسانه بر این باور هستند که رضا پهلوی، شخصیتی ناتوان، بی‌اختیار و ناکارآمد در عرصه سیاسی است. در این میان، پهلوی با انتشار یک پیام در شبکه‌های اجتماعی، اصرار دارد که ویژگی‌های منفی در شخصیت خود را نفی کند.

 

رضا پهلوی در بخشی از این پیام نوشته است: «این رفتارها و تلاش برای ترسیم چهره‌ای بی‌اختیار، ناتوان و تحت نفوذ از من، توهینی آشکار به شخصیت من، و به شعور سیاسی هم‌میهنانم است».

اما بررسی شخصیت رضا پهلوی در دوران نوجوانیِ او، نشان می‌دهد که این شخص از ابتدا، فردی منزوی بوده است و توان ایجاد رابطه‌ای دوستانه و برابر با دیگران را نیز نداشته است

 

 

تا جایی که نشریه «MIDNIGHT GLOBE» در شهریور ۱۳‌۵۷ گزارش داده است که رضا پهلوی در سن هفده سالگی، به‌عنوان ثروتمندترین بچه دنیا فقط یک دوست دارد که آن هم سگش است.

 

 

این عدم توانایی برای ایجاد روابط دوستانه در شخصیت رضا پهلوی، ریشه در تربیت وی و نوع رفتاری که با او شده است، دارد. یک کاربر فضای مجازی در این‌باره نوشته است: «رضا پهلوی قبل از ورود به سیاست، میبایست آدم شود. یک کودک غیراجتماعی که تنها دوستیِ یک سگ را تجربه کرده، ایرانیان را تنها در نقش پای‌بوسان پدر و مادرش دیده، در طول عمرش دوروبرش تنها بردۀ ایرانیِ اعلی‌حضرت‌گو دیده، فاقد ویژگی‌های انسان امروزین است».

 

 

برای نزدیک شدن به دیدگاه این کاربر مجازی، دیدن فیلمی ـ که در آن، رضا پهلوی را در حال بازی فوتبال و ضربه پنالتی نشان می‌دهد ـ می‌تواند مفید باشد.
سال‌ها بعداز این بازی تشریفاتی که صرفاً برای تصویرسازی از رضا پهلوی به‌عنوان یک ورزشکار حرفه‌ای تدارک دیده بودند، «منصور رشیدی» دروازه‌بان تیم ملی در آن دوران، در گفت‌وگو با کیهان ورزشی عنوان کرده بود: در این سال‌ها خیلی جاها درباره آن ویدئو که در ورزشگاه آزادی پسر شاه دارد به من پنالتی می‌زند، صحبت کرده‌اند. اوّلاً در جریان باشید که نصف بیشتر آن فیلم سانسور شده است. حشمت مهاجرانی وقتی دید من جواب کری‌خوانی‌های پسر شاه را می‌دهم، دوید و آمد و گفت: منصور مگر دیوانه شده‌ای؟ این همه ساواکی دور زمین است. چرا با این صحبت می‌کنی؟ این فردا شاه مملکت می‌شود. گفتم بشود، خودش کِرم دارد و کری می‌خواند. به جان بچه‌ام قبل از زدن پنالتی‌ها یک ساک گذاشتم کنار دیرک دروازه و دروازه را کوچک کردم و گفتم در این دروازه کوچک هم اگر گل زدید من قبول دارم. گفت ساک را بردار، گفتم برنمی‌دارم. همین بخش‌های فیلم را سانسور کردند.
در جاهای دیگر هم آمده بود برای پنالتی زدن. مثلاً می‌گفت اگر پنالتی من را بگیری هلی‌کوپتر می‌دهم، یا می‌گفت ماشین چی داری؟ خب من پیکان جوانان داشتم. می‌گفت اگر بگیری فلان ماشین را می‌دهم. من هم شوخی می‌کردم و می‌گفتم تو که نمی‌دهی ولی بزن. خودش دنبال این کری‌خوانی‌ها بود. حشمت هم زنگ می‌زد و می‌گفت مثلاً برو کاخ نیاوران، برو کاخ سعدآباد و… خیلی‌ها در این سال‌ها به من می‌گویند چرا گذاشتی با آن ویدئو خرابت کنند؟ من هم پاسخ می‌دادم بخدا آن فیلم را سانسور کرده‌اند. اگر حرف‌های من به او را پخش می‌کردند شاید بعد از انقلاب رییس‌جمهور شده بودم!».
فرامرز دادرس، افسر سابق گارد شاهنشاهی، درباره شخصیت رضا پهلوی می‌گوید: «رضا پهلوی بدون سرپرست بزرگ شده، پدر و مادر بالا سرش نبوده؛ توسط پرستار بزرگ شده! لوس و نُنُر بار اومده! یک ساعت در عمرش کار نکرده؛ مدیریت یک بقالی را در کارنامه ندارد».
همچنین، مهدی خلجی، تحلیلگر سیاسی اپوزیسیون، پیش از این گفته بود: « رضا پهلوی عرضۀ گرداندن یک قهوه‌خانه و یا نانوایی را هم ندارد».
امیرعباس فخرآور، فعال اپوزیسون نیز در واکنش به تجمع اخیر سلطنت‌طلبان در مونیخ با اشاره به روحیات رضا پهلوی گفته است: «شما عادت کرده‌اید که هر شش ماه یکبار، یک جلسه بگذارید و برای رضا پهلوی رهبری بگیرید. به نظر می‌آید که این جلسات برای روحیه و اعتمادبه‌نفس دادن به رضا پهلوی انجام می‌شود؛ چون شایعه است که او مقادیر زیادی با افسردگی‌های گوناگون دست‌به‌گریبان است و احتیاج به این اعتمادبه‌نفس دارد».
در مجموع، بررسی‌ها و نقل‌قول‌های متعدد از افراد نزدیک به خاندان پهلوی، فعالان سیاسی اپوزیسیون و رسانه‌ها نشان می‌دهد که رضا پهلوی، با وجود تلاش‌های خود برای بازتعریف شخصیتش در عرصه سیاسی، همچنان با چالش‌هایی جدی در زمینه رهبری، ارتباط‌گیری اجتماعی و اعتماد عمومی روبه‌روست.