کلید وصل برق مردم در اتاق جلسه رئیسجمهور است
در شرایطی که قطعی برق گریبان مردم را گرفته است، وزرای دولت بهجای هماهنگی و حل مسائل در جلسات دولت، اختلافات را به رسانه کشاندهاند.
به گزارش پایگاه خبری «آوای محمودآباد» به نقل از گروه اقتصادی خبرگزاری فارس؛ تابستان پیشرو برای ایران، نه با گرمای هوا که با حرارت اختلافات درونی دولت بر سر مدیریت انرژی آغاز شده است. در حالی که مصرف برق هنوز به اوج ظرفیت نیروگاهها نرسیده، خاموشیهای زودهنگام اردیبهشتماه زنگ خطری است که ناهماهنگی دستگاههای دولتی را از پردهٔ سانسور بیرون میکشد.این بحران اما فعلا به کمبود مگاوات محدود نیست؛ گویا «ماشین حکمرانی دولت» در هماهنگسازی چرخدندههایش دچار اختلال شده است.
نمایش رسانهای اختلافات
هفتهٔ گذشته، صحنهای از ناهمصدایی دولت به نمایش درآمد.نخست سخنگوی دولت در واکنش به قطعی گسترده برق خانگی پشت تریبون در انزلی اعلام کرد که «تمرکز دولت روی تامین برق صنعت است و به همین دلیل خاموشیها به بخش خانگی هدایت شده است.»پس از حرفهای خانم سخنگو، خبری به نقل از وزارت کشور (نهادی غیرمتخصص در انرژی) از قطع کامل برق صنایع درز کرد، اگرچه وزیر کشور ساعاتی پیش این خبر را تکذیب کرد اما بلافاصله پس از نشر خبر، وزیر صمت در مصاحبهای تصمیم را «غیرکارشناسی» خواند و اعلام کرد که جای تأسف دارد که بار دیگر بخش صنعت کشور به عنوان اولویت نخست اعمال محدودیتهای کمبود برق تعیین شدهاند.وزیر نیرو هم صحبتهای معاونِ وزیر نیرو اعلام کرد: «دستور مستقیم رئیسجمهور در دست اجراست». این پینگپنگ رسانهای، تنها تکرار الگویی آشناست؛ پیشتر نیز در زمستان گذشته، جنگ لفظی روابط عمومیهای دو وزارتخانه نفت و نیرو بر سر تأمینِ سوخت نیروگاهها شکل گرفت و در میان این دعواها برق مردم قطع میشد.
طنز تاریک بحران
کارشناس انرژی سیما غفاری میگوید: «این جمله استعاره است اما اگر ظرفیت تولید برق ایران به اندازهٔ توان دستگاهها در ایجاد اختلاف بود، امروز برق نصف جهان را تأمین میکردیم»!اما واقعیت این است که در میان ناهماهنگیِ وزرای دولت، افت بهرهوری صنایع، فرسایش اعتماد سرمایهگذاران و تشدید نارضایتیهای اجتماعی در حال رقم خوردن است.برق چرا قطع میشود؟کارشناسان صنعت برق با پایش آمار توانیر معتقدند که مشکل اصلی، کمبود نیروگاه نیست؛ مدیریت نادرست نیروگاههای موجود است. برخی واحدها به دلیل تأخیر در تعمیراتِ دورهای از مدار خارج شدهاند. از طرفی برنامه توسعه طبق زمانبندی پیش نرفته و همچنین نیروگاه سایر دستگاههای دولتی نیز در مدار نیست. در صورتیکه برنامه بهرهبرداری و توسعه نیروگاهها طبق سالهای گذشته پیش میرفت در اردیبهشت نهتنها قطعی برق نداشتیم بلکه امکان صادرات هم مهیا میشد.
استعارهای به نام «ارکستر بی کنداکتور»
از منشر پایش رفتار وزرا در رسانه، دولت همچون ارکستری بدون کنداکتور (رهبر) است که نوازندگانش هر یک قطعهای جداگانه مینوازند. نتیجه؟ سمفونی ناموزونی که شنوندهاش تنها مردماند.حال سوال اینجاست، چرا نهادهای نظارتیِ بالادستی، نقش «تنظیمکنندهٔ امواج» را در این آشوبِ مدیریتی ایفا نمیکنند؟ پایان تلخ اما امیدوارکنندهآیا خاموشیهای فعلی، پیشدرآمدی بر تابستانی سوزان است؟ پاسخ به این پرسش، بستگی به توانایی دولت در تبدیل «اختلاف» به «وفاق» دارد. تجربه نشان داده که حل بحرانهای ایران، گاه نیازمند رسیدن به «نقطهٔ شکست» است. شاید این بار نیز تاریکی خاموشیها، چراغ همکاری وزارتخانهها را روشن کند.
در این راستا هماهنگی و بسیج امکانات دولت میتواند، برنامه توسعه نیروگاه را شتاب دهد، مسائل تاخیر تعمیرات را حل کند و زمینه تامین حداکثری انرژی را مهیا کند.در کشوری که منابع انرژیاش مایهٔ غرور ملی است، بیبرقی تنها یک بحران فنی نیست؛ آزمونی است برای سنجش ظرفیت حکمرانی هماهنگ. گویا این بار، جامعهای که به «تابآوری» در برابر تحریمها عادت کرده، باید در برابر آزمون جدیدی به نام «مدیریت داخلی» نیز قد راست کند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0